ناتو بعد از جنگ سرد تلاش کرد با توسل به عملیاتهای بشردوستانه، دامنه نفوذ امنیتی خود را در مناطق پیرامونی از جمله خاورمیانه گسترش دهد. ناتو طی سالهای گذشته با دو بحران امنیتی بزرگ در مرزهای جنوبی خود یعنی بحران لیبی و سوریه مواجه بوده است که در برخورد با هر کدام از این چکیده کامل
ناتو بعد از جنگ سرد تلاش کرد با توسل به عملیاتهای بشردوستانه، دامنه نفوذ امنیتی خود را در مناطق پیرامونی از جمله خاورمیانه گسترش دهد. ناتو طی سالهای گذشته با دو بحران امنیتی بزرگ در مرزهای جنوبی خود یعنی بحران لیبی و سوریه مواجه بوده است که در برخورد با هر کدام از این بحران ها، راهبرد امنیتی متفاوتی را در پیش گرفته است. راهبرد مداخله نظامی در لیبی (2011) و راهبرد عدم مداخله در سوریه نه تنها نشانگر تناقضهای عملی در راهبردهای امنیتی بلکه بازتاب تناقضهای هنجاری در رویکردهای امنیتی ناتو است. بر این اساس، سوال اصلی مقاله این است که عوامل بهوجودآورنده این تناقضهای عملی و هنجاری ناتو به خصوص در قبال بحرانهای منطقهای از جمله دو بحران بزرگ لیبی و سوریه کدامها هستند؟ تز اصلی مقاله این است که تفاوت در رویکرد قدرتهای بزرگ رقیب ناتو، نقش بازیگران منطقهای نوظهور و توانمندی داخلی کشورهای هدف، مهمترین عوامل بهوجودآورنده راهبردهای امنیتی متناقض ناتو در قبال بحرانهای منطقهای بوده است.
پرونده مقاله