تناقض راهبردهای امنیتی ناتو در خاورمیانه بررسی مقایسهای بحران لیبی و سوریه
محورهای موضوعی : جغرافیای سیاسی
حسین سوری
1
(دانشگاه آزاد علوم تحقیقات)
ابراهیم خلیلی لاریمی
2
(دانشگاه علوم و فنون فارابی)
رضا قلی زاده شمس
3
(دانشگاه آزاد علوم تحقیقات)
کلید واژه: ناتو, خاورمیانه, بحران لیبی, بحران سوریه, مداخله بشردوستانه,
چکیده مقاله :
ناتو بعد از جنگ سرد تلاش کرد با توسل به عملیاتهای بشردوستانه، دامنه نفوذ امنیتی خود را در مناطق پیرامونی از جمله خاورمیانه گسترش دهد. ناتو طی سالهای گذشته با دو بحران امنیتی بزرگ در مرزهای جنوبی خود یعنی بحران لیبی و سوریه مواجه بوده است که در برخورد با هر کدام از این بحران ها، راهبرد امنیتی متفاوتی را در پیش گرفته است. راهبرد مداخله نظامی در لیبی (2011) و راهبرد عدم مداخله در سوریه نه تنها نشانگر تناقضهای عملی در راهبردهای امنیتی بلکه بازتاب تناقضهای هنجاری در رویکردهای امنیتی ناتو است. بر این اساس، سوال اصلی مقاله این است که عوامل بهوجودآورنده این تناقضهای عملی و هنجاری ناتو به خصوص در قبال بحرانهای منطقهای از جمله دو بحران بزرگ لیبی و سوریه کدامها هستند؟ تز اصلی مقاله این است که تفاوت در رویکرد قدرتهای بزرگ رقیب ناتو، نقش بازیگران منطقهای نوظهور و توانمندی داخلی کشورهای هدف، مهمترین عوامل بهوجودآورنده راهبردهای امنیتی متناقض ناتو در قبال بحرانهای منطقهای بوده است.
After the Cold War, NATO sought to revise its security identity through humanitarian operations aimed at preventing humanitarian catastrophes in various countries. But in fact, NATO has sought to extend its security influence to the peripheral regions, including the Middle East, by resorting to humanitarian operations. NATO has faced two major security crises on its southern borders, the Libyan and Syrian crises over the past few years, which have adopted a different security strategy in dealing with each of these crises. The Military Intervention Strategy in Libya (2011) and the Non-Intervention Strategy in Syria not only reflect practical inconsistencies in security strategies but also reflect normative inconsistencies in NATO security approaches. The contradictions are so profound that US and French presidents have been critical of NATO, calling it an "obsolete" and "brain dead" organization. Accordingly, the main question of the paper is what are the factors that create these practical and normative contradictions of NATO, especially in relation to the regional crises, including the two major crises of Libya and Syria? The paper hypothesized that the differences in the approach of major rival NATO powers, the role of emerging regional actors, and the different domestic capabilities of the target countries, have been the most important factors that have produced contradiction in NATO security strategies for coping with regional crises.
آزاده، سجاد (۱۳۹۰)، اهداف ناتو در لیبی ، مطالعات خاورمیانه. ۱۲۶-۹۹، (۱۸) ۶۷
جعفری، علی (۱۳۹۳)، ناتو در خاورمیانه و خلیج فارس تهران: انتشارات ابرار معاصر
قوام، عبدالعلی (۱۳۸۹)، روابط بین الملل: نظریه ها و رویکردها تهران: انتشارات سمت
مدکالف، جنیفر (۱۳۹۲)، ناتو (سازمان پیمان آتلانتیک شمالی) ترجمه عسگر قهرمان پور، تهران: نشر خرسندی
نجات، سید علی (۱۳۹۶)، بحران سوریه و بازیگران منطقه ای تهران: انتشارات فرهنگی ابرار معاصر
Afoaku, O. (2015), Comparative Analysis of UN Security Council Actions in Libya and Syria. School of Public and Environment Affairs
Allison, R. (2013), Russia and Syria: explaining alignment with a Regime In Crisis International Affairs, 89 (4), 795 – 823
Barnett, M. N. (2010). The International Humanitarian Order. New York: Routledge.
Bhardwaj, M. (2012), Development of conflict in Arab Spring Libya and Syria: From revolution to civil war. Washington University International Review, 1(1), 76-97.
Blower, A. ( 2017 ), The Syrian Refugee Crisis: A Short Orentation, Ryerson University Press
Booth, k. (2017), Realism and World Politics, Simultaneously Published in the USA and Canada
Buckley, C. A. (2012), Learning from Libya, acting in Syria. Journal of Strategic Security, 5 (2), 10
Daalder, I. and J. Stavridis ( 2012 ), NATO and Victory in Libya Crisis, Foreign Affairs
Davidson, J (2013), France, Britain, Russia and the Intervention in Libya: Integrate analysis. Cambridge Rewiew of International Affairs
Fahim, k. and D. Kirkpatrick ( 2011 ), Airstrikes Clear Way for Libyan Rebels: First Major Advance, New York: Routledge
Fermor, C. (2012), NATO Decision to Intervene in Libya: Realist Principles or Humanitarian?. Journal of Politics & International Studies, Vol. 8, Winter 2012/13
Gageneau, T. (2016-2017), Interventionisn and Failing of R2p: Syria as a Symbol of a Changing World Order, Faculteit Politieke en Sociale Wetenschappen.
Hinnebudch, R. ( 2012 ), Syria: From authoritarian upgrading to revolution ? international Affairs
Jones, J. (2015), Humanitarian Intervention in a Multipolar World, Washington University Global Studies Law Review
Kildron, L. (2012), The Libyan Model and Strategy: Why it Won't Work in Syria, Journal of Strategic Security, 5(4),8.
Kirkpatrick, D. ( 2011 ), NATO Target Qaddafi Ground Forces as Libyan Rebels Regroup, Foreign Affairs
Knapp, K. and Lecturer, S. ( 2014 ), The Crisis in Syria: The Case for UN Peacekeepers, International Relations Roound Table Coordinator
Lenarz, J. (2015), Rtop-Why intervention has Taken Place in Libya but not in Syria Humanitarian Intervention Centre
Losing, S. ( 2017 ), 360-NATO: Mobilization on all Fronts, News, Reports and Analyses from the European Parliament, Cambridge University Press
Macron, Emmanuel (2019) Macron warns Europe: NATO is becoming brain-dead, https://www.economist.com/europe/2019/11/07/emmanuel-macron-warns-europe-nato-is-becoming-brain-dead
Molesworth, T. and D. Newton (2015), Instability and Insecurity in Libya, Prepared by the United Nations Development Program
Orfy, M. ( 2011 ), NATO And Middle East: The geopolitical context post-9/11, Simultaneously published in the USA and Canada
Perez, P. and Garau, S. (2013), NATO criteria for intervention in crisis response operation:Legitimacy and Legality, royal Danish defence college
Samaan, J. ( 2012 ), The New Logic of the Syrian Conflict And its Meaning for NATO, Research Division – NATO Defense College, Rome
Slim, H., & Trombetta, L. (2014), Syria crisis common context analysis. New York: Co-ordinated Accountability and Lessons Learning (CALL) Initiative, IASC Inter-Agency Humanitarian Evaluations Steering Group
Square, J. (2012), Syria: Prospects for Intervention, Chatham House Meeting Summary
Stefan, H. (2012), Explain Humanitarian Intervention In Libya and No-Intervention In Syria. Supervisor: Mohammed Hafez, University of the German Armed Forces Hamburg: 92
Thompson, K. (2005), Political Realism and the Crisis: An American Approach to Foreign Policy, Princeton University Press
Trump, Dona;d (2017) ‘Trump worries Nato with 'obsolete' comment’, https://www.bbc.com/news/world-us-canada-38635181
Turkmen, F. (2014), From Libya to Syria: The Rise and Fall of Humantarian Intervention?, Prepared for presentation at the 2014 ACUNS Annual meeting
Wales Summit Declaration, Issued by the heads of State and Government Participating in the Meeting of the North Atlantic Council in Wales from 4 to 5 September 2014, Avilable at: http//www.nato.int/cps/en/natohq/official_texts_112964.htm
Zenco, M. (2011), By Overreaching in Libya, NATO has Left Syria to Fend alone Council Foreign .
تناقض راهبردهای امنیتی ناتو در خاورمیانه (بررسی مقایسهای بحران
لیبی و سوریه)
حسین سوری- دانشجوی دکتری روابط بینالملل، واحد علوم و تحقیقات تهران، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
ابراهیم خلیلی لاریمی1- استادیار دانشگاه فارابی، تهران، ایران.
رضا قلی زاده شمس- کارشناسی ارشد علوم سیاسی، واحد علوم و تحقیقات تهران، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
تاريخ دريافت: 06/8/1399 | تاريخ پذیرش: 25/12/1399 |
چکیده
ناتو بعد از جنگ سرد تلاش کرد با توسل به عملیاتهای بشردوستانه، دامنه نفوذ امنیتی خود را در مناطق پیرامونی از جمله خاورمیانه گسترش دهد. ناتو طی سالهای گذشته با دو بحران امنیتی بزرگ در مرزهای جنوبی خود یعنی بحران لیبی و سوریه مواجه بوده است که در برخورد با هر کدام از این بحران ها، راهبرد امنیتی متفاوتی را در پیش گرفته است. راهبرد مداخله نظامی در لیبی (2011) و راهبرد عدم مداخله در سوریه نه تنها نشانگر تناقضهای عملی در راهبردهای امنیتی بلکه بازتاب تناقضهای هنجاری در رویکردهای امنیتی ناتو است. بر این اساس، سوال اصلی این پژوهش این است که عوامل بهوجودآورنده این تناقضهای عملی و هنجاری ناتو به خصوص در قبال بحرانهای منطقهای از جمله دو بحران بزرگ لیبی و سوریه کدامها هستند؟ مبحث اصلی مقاله این است که تفاوت در رویکرد قدرتهای بزرگ رقیب ناتو، نقش بازیگران منطقهای نوظهور و توانمندی داخلی کشورهای هدف، مهمترین عوامل بهوجودآورنده راهبردهای امنیتی متناقض ناتو در قبال بحرانهای منطقهای بوده است.
واژگان کلیدی: ناتو، خاورمیانه، بحران لیبی، بحران سوریه، مداخله بشردوستانه
نحوه استناد به مقاله: سوری، حسین، خلیلی لاریمی، ابراهیم و قلی زاده شمس، رضا (1399)، تناقض راهبردهای امنیتی ناتو در خاورمیانه (بررسی مقایسهای بحران لیبی و سوریه)، پژوهشنامه جغرافیا و نظامهای فضایی، 1 (4)، 72- 86. http://jgss.ir/Article/13638
|
مقدمه
امانوئل مکرون رئیس جمهور فرانسه به تازگی ناتو را دچار «مرگ مغزی» (Macron, 2019) و پیش از او دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا (Trump, 2017) ناتو را سازمانی «منسوخ» معرفی کردهاند. اگر این انتقادات از سوی کشورهای رقیب ناتو مانند روسیه یا حتی قدرتهای درجه دوم ناتو مانند بلژیک یا یونان بیان شده بود، میشد آن را به حساب رقابتهای استراتژیک قدرتهای جهانی یا شکافهای درونی بین اعضای قدرتمند و ضعیف گذاشت؛ ولی زمانی که فرانسه و آمریکا به عنوان دو عضو بنیانگذار ناتو چنین انتقادات تندی را نسبت به این سازمان مطرح میکنند، طبعاً باید آن را نشانهای از بحران عمیق هویتی در این بزرگترین ائتلاف نظامی جهان دانست. هدف این مقاله بررسی یکی از مصادیق این بحران عمیق هویتی یعنی کاربست تناقضآمیز اصل مداخله بشردوستانه به عنوان سنگبنای هویتی ناتو پس از جنگ سرد است.
سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) در ۴ آوریل ۱۹۴۹ بر اساس مفهوم امنیت دست جمعی و با هدف مقابله با شوروی تشکیل شد. با فروپاشی شوروی در ۱۹۹۱ و به تبع آن با از بین رفتن تهدید کمونیسم، ناتو دچار بحران هویتی شد. اعضای ناتو تلاش کردند که در قالب برداشت موسع از مفهوم امنیت به خصوص در قالب امنیت همکاری جویانه2، چشمانداز جدیدی برای سازمان تعریف کنند. این چشمانداز جدید در قالب مأموریتهایی مانند مبارزه با تروریسم و بنیادگرایی، برقراری ثبات و امنیت و مهمتر از همه مداخله بشردوستانه تعریف شد. مداخله نظامی ناتو در کوزوو (1999)، اعزام نیرو به افغانستان و مداخله نظامی در لیبی (2011) در راستای این چشمانداز جدید صورت گرفت.
وقوع بهار عربی در کشورهای منطقه و تزلزل سیستم امنیت منطقهای در خاورمیانه و شمال آفریقا منجر به نقش جدی تر ناتو در این منطقه شد. در واقع، ناتو تلاش کرد که با توسل به مداخله بشردوستانه، جایگاه خود در شکل دهی به ترتیبات امنیت منطقهای را ارتقاء دهد. نتیجه این رویکرد، دخالت مستقیم ناتو در بحران لیبی و برخی اقدامات غیر مستقیم در بحران سوریه بود. بحران لیبی از ۱۳ ژانویه ۲۰۱۱ شروع شد و در شرایطی که درگیریهای خونین در میان مخالفان و هواداران قذافی ادامه داشت، شورای امنیت در تاریخ 17 مارس 2011 با تصویب قطعنامه 1973 عملاً امکان حمله نظامی به لیبی را برای ناتو فراهم کرد. در نهایت ناتو به درخواست سازمان ملل و حمایت برخی کشورهای منطقه، در لیبی مداخله نظامی کرد.
اعتراضات از مارس ۲۰۱۱ در شهرهای سوریه شکل گرفت و درگیریهای خشونت بار میان ارتش و مخالفان، موجب بحران در این کشور شد. نقش عوامل داخلی و مداخله قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای منجر به جنگ داخلی گستردهایی در این کشور شد. ناتو ضمن نگرانی نسبت به تحولات سوریه با صدور بیانیهایی نا امنی را در این کشور محکوم کرده و خواستار آن شده است که انتقال قدرت مطابق با بیانیه ژنو ۲۰۱۲ صورت گیرد (Wales Summit Declaration, 2014). اعضای ناتو به دنبال تصویب قطعنامهای مشابه با قطعنامه لیبی در سوریه بودند تا مجوز حمله نظامی به آن کشور را به دست آورند، اما روسیه و چین مانع از این کار شدند.
سوال اصلی مقاله این است که چرا ناتو راهبرد متفاوتی در بحران لیبی و سوریه داشته است؟ به عبارت دیگر، چرا ناتو وارد فاز حمله نظامی به لیبی میشود، ولی در بحران سوریه به صدور چند بیانیه، ارائه برخی توصیهها و انجام نقشهای محدود بسنده میکند. فرضیه پژوهش این است تفاوت در رویکرد قدرتهای بزرگ رقیب، نقش بازیگران منطقهای نوظهور و توانمندی داخلی کشورهای هدف، مهمترین عوامل بهوجودآورنده راهبردهای امنیتی متناقض ناتو در قبال بحرانهای منطقهای بوده است.
پیشینه تحقیق
پیرامون ناتو پژوهشهای فراوانی صورت گرفته است. اما منبع کاملی که بتواند تصویر روشنی از نقش ناتو در در خاورمیانه ارائه دهد، وجود ندارد. با این حال، به برخی از مهمترین آنها اشاره میشود:
۱. باکلی در مقالهای با عنوان « آموختن از لیبی، اقدام در سوریه» (Buckley, 2012) به اقدامات جامعه بینالمللی از جمله ناتو در تحولات خاورمیانه میپردازد. او به نا امنی موجود در لیبی و سوریه و سپس به عوامل بروز این بحرانها میپردازد. این مقاله در اوج بحران سوریه چاپ شده است و به دنبال ارائه توصیههایی برای حل و فصل سیاسی بحران سوریه است تا مقایسه اقدامات ناتو در لیبی و سوریه.
۲. جعفری (1393)، در کتابی با عنوان «ناتو در خاورمیانه و خلیج فارس» به حضور ناتو در جنگ ۱۹۹۱ کویت و سپس به حوادث ۱۱ سپتامبر اشاره میکند که باعث نقش آفرینی فرامنطقهای ناتو شد. او بیان میکند که ناتو با استفاده از سازوکارهایی مانند گفتگوهای مدیترانهای و طرح همکاری استانبول حضور خود را در منطقه شدت بخشیده است (جعفری، ۱۳۹۳: ۱۱۵-۱۵۰). نویسنده اشارات محدودی به مواضع ناتو در قبال بحران سوریه دارد، اما به نقش ناتو در لیبی نمیپردازد. در حالی که ما در این تحقیق به دنبال چرایی رفتار متفاوت ناتو در قبال سوریه ولیبی هستیم.
۳. مدکالف (1392)، در کتاب «سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو)»، ابتدا به روند شکلگیری ناتو میپردازد و به نقش این سازمان در معماری امنیتی اروپای غربی میپردازد. او بیان میکند که با فروپاشی شوروی ناتو دچار بحران هویتی شد، اما رخدادهایی مانند حملهی عراق به کویت باعث شد تا ناتو نقشهایی را در خارج از حوزه فرا آتلانتیکی بر عهده گیرد. سپس به تاثیر حوادث تروریستی ۱۱ سپتامبر بر فعالیتهای ناتو میپردازد. به نظر نویسنده، حوادث تروریستی باعث شد تا مبارزه با تروریسم به دستور کار اصلی ناتو تبدیل شود (مدکالف، ۱۳۸۸: ۳۰- ۸۵). این کتاب اطلاعات مفیدی درباره ناتو بعد از فروپاشی شوروی دراختیار قرار میدهد اما در مورد تحلیل موردی اقدامات ناتو چندان به کار نمیآید.
۴. آزاده (1390)، در مقاله ایی با عنوان «ناتو در لیبی»، بیان میکند که ناتو پس از پایان جنگ سرد اهداف جدید خود را تعریف کرده و برای شناساندن این هویت جدید، اقداماتی از جمله حمله به لیبی را در دستور کار قرار داده است. نویسنده استدلال میکند بحران لیبی، فرصتی مناسب برای باز تعریف نقشهای جدید خود به شمار میرود. این مقاله برای تحلیل رفتار ناتو در بحران لیبی