بررسی عوامل موثر بر رقابت¬پذیری شهری در بافت¬های تاریخی مطالعه موردی: بافت تاریخی آمل
محورهای موضوعی : برنامه ریزی شهری
سعید گلزارطاهر
1
(مازندران)
فرزین محمودی
2
(دانشگاه مازندران)
سیدمحمود میثاقی
3
(دانشگاه مازندران)
کلید واژه: رقابت¬پذیری, بافت تاریخی, آمل, ,
چکیده مقاله :
امروزه رقابت پذیری شهری چالش اصلی مدیران شهری در راستای دست یابی به جایگاهی شایسته برای شهرهاست. به همین منظور شناسایی مولفه های کلیدی ارتقای رقابت پذیری شهری یکی از عوامل اساسی در حفظ و توسعه شهرها به شمار می رود. این پژوهش به دنبال پاسخ به این سوال است که ابزارها و عوامل موثر بر رقابت پذیری شهری بصورت عام و بستری های رقابت پذیری شهری در بافت تاریخی شهر آمل به صورت خاص کدام است؟ برای پاسخ به این سوالات از دو روش میدانی و کتابخانه ای برای جمع آوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات بهره گرفته شده است و با روش توصیفی-تحلیلی نتایج پژوهش حاصل گردیده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد بافت تاریخی آمل در زمینه تعامل، فرهنگ، سنت های مردم محلی از عوامل انسانی موثر بر رقابت پذیری شهرها، دارای ظرفیت ها و پتانسیل های فراوانی برای توسعه گردشگری شهری است. همچنین در زمینه نوآوری، خلاقیت و استعدادهای محلی نیز بافت قدیم آمل دارای استعدادهایی نظیر برخورداری از صنایع فرهنگی و بومی برخورداری از موسیقی سنتی است که به ترتیب می تواند در جهت توسعه کارآفرینی شهری و برندینگ شهری مورد توجه قرار گیرد. به همین جهت بافت قدیم آمل بسترهای لازم موثر بر رقابت پذیری شهری را در سطح استان برخوردار است.
Today, urban competitiveness is the main challenge for city managers in achieving a decent position for cities. To this end, identifying the key components of promoting urban competitiveness is one of the key factors in maintaining and developing cities. This study seeks to answer the question of what are the tools and factors affecting urban competitiveness in general and the contexts of urban competitiveness in the historical context of Amol city in particular. To answer these question, two field and library methods have been used to collect and analyze information and the research results have been obtained by descriptive-analytical method. The results of the research show that the historical context of Amol in the field of interaction, culture, traditions of local people as human factors affecting the competitiveness of cities, has great potential for the development of urban tourism. Also in the field of innovation, creativity and local talents, the historical context of Amol has talents such as having cultural and local industries and having traditional music, which can be considered for the development of urban entrepreneurship and urban branding, respectively. Therefore, the historical context of Amol has effective contexts on urban competitiveness in the province.
- الهی، پرستو (1393)، برنامه¬ریزی بخش مرکزی شهر تاریخی کرمان با رویکرد بهبود ظرفیت رقابت¬پذیری شهری، پایان¬نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه تربیت¬مدرس.
- امین زاده، بهناز و دادرس، راحله (1391). بازآفرینی فرهنگ¬مدار در بافت تاریخی شهر قزوین با تأکید بر گردشگری شهری. فصلنامه مطالعات معماری ایرانی، شماره 2، 108-99.
- بابایی هزه¬جان، مجتبی، پیرانژاد، علی، محمدپور، حسین، امیری، مجتبی (1395). شناسایی عوامل موثر بر کارآفرینی شهری؛ مطالعه موردی شهر تهران. فصلنامه علمی-پژوهشی اقتصاد و مدیریت شهری شماره 1، 99-83.
- ربیعه، مسعود و خواجوئی، محسن (1392). تبیین راهبردهای رقابت¬پذیری شهر تهران، مطالعات مدیریت راهبردی، شماره 15، 56-37.
- فرجی¬راد، عبدالرضا و آقاجانی، سمیه (1388)، تحلیلی نو پیرامون گردشگری و جدیدترین طبقه بندی آن، فصلنامه جغرافیایی سرزمین، شماره 23، 72-61.
- قاسمی، علی و علمی مقدم، مصطفی (1388). افزایش رقابت¬پذیری بنگاهای کوچک و متوسط و تامین مالی آن¬ها با تاکید بر توسعه رویکرد خوشه¬ای، ماهنامه بررسی مسائل و سیاست¬های اقتصادی، شماره 94و 93، 90-71.
- قورچی، مرتضی و مالکی، جواد (1389)، رقابت کلان¬شهرها در عرصه¬های فراملی با استفاده از ابزار استراتژی-یابی، فصلنامه مطالعات مدیریت شهری، شماره3، 174-156.
- مهندسین مشاور پژوهش و عمران (1383). طرح تفصیلی ویژه بافت¬قدیم شهر آمل.
- موحد، علی، امانپور، سعید و نادری کاوه (1391)، بازاریابی گردشگری شهری بر اساس برندیابی با مدل فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP)، مجله علمی تخصصی برنامه¬ریزی فضایی، شماره 3، 36-17.
- نوربخش، مرتضی و اکبرپور سراسکانرود، محمد (1389)، نقش گردشگری شهری در توسعه اقتصادی کلان¬شهرها، ویژه-نامه اقتصاد گردشگری شهری.
- نوریان، فرشاد. و فلاح زاده، سجاد (1394). بازآفرینی بافت قدیم شهر آمل مبتنی بر استراتژی توسعه گردشگری و برنامه ریزی راهبردی سناریویی. هنرهای زیبا- معماری و شهرسازی، شماره 20(3)، 58-43.
- Alexa, L. E. (2010). Urban marketing and its impact over the competition between cities. Manag Mark-Craiova, 1(1), 39-42.
- Asprogerakas, E. (2006). City Competition and Urban Marketing: The Case of Tourism Industry in Athens. TOURISMOS: An International Multidisciplinary Refereed Journal of Tourism, 2(1), 89-114.
- Martin, R., & Simmie, J. (2008). The theoretical bases of urban competitiveness: does proximity matter?. Revue d’Économie Régionale & Urbaine, (3), 333-351.
- Sinkiene, J. (2009). City Competitiveness: Concept, Factors, Model. In International conference current issues in management of business and society development.–Riga.–2009.–7–9 May.
- OECD. (2007). Territorial reviews: competitive cities: a new entrepreneurial paradigm in spatial development.
- Stopper, M. (1997). The Regional World: Territorial Development in a Global economy. Guilford Press, New York.
- Webster, D., & Muller, L. (2000). Urban competitiveness assessment in developing country urban regions: The road forward. Urban Group, INFUD, The World Bank, Washington DC, July, 17
بررسی عوامل موثر بر رقابتپذیری شهری در بافتهای تاریخی
مطالعه موردی: بافت تاریخی آمل 1
سعیدگلزارطاهر – کارشناسی ارشد برنامهریزی شهری، دانشگاه مازندران، بابلسر، ایران
فرزین محمودی 2- استادیار گروه شهرسازی، دانشگاه مازندران، بابلسر، ایران
سید محمود میثاقی - استادیار گروه شهرسازی، دانشگاه مازندران، بابلسر، ایران
تاريخ دريافت: 29/9/1399 | تاريخ پذیرش: 27/12/1399 |
چکیده
امروزه رقابتپذیری شهری چالش اصلی مدیران شهری در راستای دستیابی به جایگاهی شایسته برای شهرهاست. بههمین منظور شناسایی مولفههای کلیدی ارتقای رقابتپذیری شهری یکی از عوامل اساسی در حفظ و توسعه شهرها به شمار میرود. این پژوهش به دنبال پاسخ به این سوال است که ابزارها و عوامل موثر بر رقابتپذیری شهری بصورت عام و بستری¬های رقابتپذیری شهری در بافت تاریخی شهر آمل به صورت خاص کدام است؟ برای پاسخ به این سوالات از دو روش میدانی و کتابخانهای برای جمع آوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات بهره گرفته شده است و با روش توصیفی-تحلیلی نتایج پژوهش حاصل گردیده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان میدهد بافت تاریخی آمل در زمینه تعامل، فرهنگ، سنتهای مردم محلی از عوامل انسانی موثر بر رقابتپذیری شهرها، دارای ظرفیتها و پتانسیلهای فراوانی برای توسعه گردشگری شهری است. همچنین در زمینه نوآوری، خلاقیت و استعدادهای محلی نیز بافت قدیم آمل دارای استعدادهایی نظیر برخورداری از صنایع فرهنگی و بومی برخورداری از موسیقی سنتی است که به ترتیب میتواند در جهت توسعه کارآفرینی شهری و برندینگ شهری مورد توجه قرار گیرد. به همین جهت بافت قدیم آمل بسترهای لازم موثر بر رقابت-پذیری شهری را در سطح استان برخوردار است.
واژگان کلیدی: رقابتپذیری، شهر، بافت تاریخی، آمل،
نحوه استناد به مقاله: گلزار طاهر، سعید، محمودی، فرزین و میثاقی، سیدمحمود (1399)، بررسی عوامل موثر بر رقابتپذیری شهری در بافتهای تاریخی (مطالعه موردی: بافت تاریخی آمل)، پژوهشنامه جغرافیا و نظامهای فضایی، 1 (4)، 55- 71. http://jgss.ir/Article/14741
|
مقدمه
ظهور پدیده جهانی شدن بهعنوان مفهومی نو و فراگیر در اواخر قرن بیستم بر سر زبان ها آمد. شکلگیری روابط جدید میان کشورها و نقش جدید شهرها در عرصه مناسبات جهانی، شهرها را مجبور به رقابت با یکدیگر کرده است (الهی و همکاران. 1393: 2). رقابت میان شهرها با رشد شرکتهای چند ملیتی تشدید شده است همچنین مدیریت شهری در تلاش برای جذب سرمایه گذاری داخلی، نقش فزایندهای در بازاریابی خود داشته است. با پیدایش بخشهای مختلف اقتصاد نوین جهانی همچون خدمات مالی، رقابت در جذب موسسات بینالمللی جهت استقرار در شهرها و یا رقابت بر سرصحنههای جهانی مانند رخدادهای ورزشی و نمایشگاههای تجاری، اثرات و نتایج اقتصادی نوید بخشی را به بار میآورند (ربیعه و خواجوئی 1392: 38). شهرها در متن اقتصاد جهانی با استفاده از ابزارهای مختلفی از جمله دیپلماسی شهری، هوشمندی رقابتی به شدت در رقابت با یکدیگر قرار گرفتهاند تا بتوانند در فضای اقتصاد جهانی و در یک ساختار سلسله مراتبی جایگاه خود را ارتقا داده و منافع سرشاری را برای شهروندان خود به ارمغان آورند (الهی و همکاران، 1393: 35). در فرآیند برنامهریزی و طراحی شهری دولت باید به همان اندازه که به عوامل فیزیکی و اقتصادی بها میدهد به عوامل اجتماعی و فرهنگی و به نقش افراد ذینفع بها دهد. یکی از اصلیترین موانع فرا روی مدیریت شهری، بهخصوص در شهرها، چند بخشی بودن مدیریت شهری در عرصه سیاستگذاری، تصمیمگیری، برنامهریزی، هدایت و نظارت است. شهر سیستمی پویا است که عملکرد ساختارهای آن، پیوسته باهم تعامل دارند؛ برای تنظیم این روابط و پایداری سیستم، هماهنگی و یکپارچگی در مدیریت آن ضرورت مییابد (ربیعه و خواجوئی 1392: 39). پژوهش حاضر بهدنبال پاسخ به این سوال کلیدی است که آیا بافت تاریخی شهر آمل ظرفیتهای و ابزار لازم را برای رقابتپذیر شدن را دارا است؟ نتایج حاصل از این تحقیق میتواند راهنمایی برای مدیران و برنامهریزان شهری جهت اتخاذ راهبردهایی بهمنظور ارتقای رقابتپذیری شهر در بافت های تاریخی باشد که امروز در زمره پتانسیلهای پایدار شهر محسوب میگردد.
مبانی نظری
رقابتپذیری شهری
با توجه به آنکه تعریفی پذیرفته شده در خصوص رقابتپذیری و بهخصوص رقابتپذیری شهری وجود ندارد، بایستی تعاریف مختلفی که از سوی صاحبنظران و سازمانهای مختلف از این مفهوم در سطوح مختلف کلان (ملی) و خرد (بنگاهها) ارائه شده است، را مد نظر داشت تا از درون مایه آن مولفهها، متغیرها و عوامل موثر بر مفهوم رقابتپذیری شهری استخراج گردیده، تا بتوان آَشنایی نسبی با این مفهوم حاصل نمود. شاید بتوان اولین مطالعه مهم در زمینه رقابتپذیری را همایش که تحت حمایت مالی کسب و کار مدرسه هاروارد در سال 1985 شکل گرفت دانست. حاصل این همایش کتابی بود که توسط بروس و اسکات معرفی شد. در این کتاب دو مورد مطرح میشود که اول، رقابتپذیری در سطح ملی نمود مییابد و دوم، افزایش استانداردهای زندگی شاخص اصلی در رقابتپذیری به شمار میآید. سازمان همکاری اقتصادی و توسعه (OECD)، رقابتپذیری را مرتبهای که بتوان تحت شرایط بازار آزاد و عادلانه، محصولات و خدماتی را تولید نمود و با بازارهای بینالمللی مطابقت داشته میدانند که در عین حال به حفظ و گسترش درآمد واقعی مردم در دراز مدت کمک کند. تاکید اصلی این سازمان بر رقابتپذیر بودن محصولات شهری و افزایش درآمد جمعیت محلی استوار است. گروه مشاورین رقابت پذیری در اروپا (1995) معتقدند که رقابتپذیری بر عناصر بهرهوری، کارایی و سودآوری دلالت دارد که به خودی خود هدف نیست. رقابتپذیری وسیلهای است برای ارتقای استاندارد زندگی و افزایش رفاه اجتماعی. به طور کلی همراه با افزایش سطح بهرهوری و کارایی به واسطه کسب تخصص در سطح بینالمللی، رقابتپذیری زمینهای را فراهم میآرود که بر اساس آن دریافتهای افراد جامعه از طریق فرآیند بدون تورم افزایش مییابد (الهی و همکاران، 1393: 30). استورپر3 (1997)، معتقد است رقابتپذیری نشان دهنده توانایی یک اقتصاد برای جذب و نگهداری شرکتها افزایش ثبات یا سهم فعالیتها، در شرایطی که حفظ یا افزایش استانداردهای زندگی برای کسانی که در آن شراکت دارند فراهم گردد. در این دیدگاه تاکید استورپر بر جذب و نگهداری شرکتهای موفق و نیز افزایش استانداردهای زندگی است (Storper, 1997). کاستیاینن4 (2002)، تعریفی جامعتری را از رقابتپذیری ارائه میدهد. طبق تعریف کاستیاینن رقابتپذیری توانایی جذب جریان اطلاعات، تکنولوژی، سرمایه و فرهنگ، مردم و سازمانهایی است که برای منطقه از اهمیت بسیاری برخوردار است و همچنین توانایی حفظ و توسعه کیفیت زندگی و استانداردهای زندگی ساکنان محلی و نیز توانایی ایجاد یک محیط عملیاتی خلاقانه است که در آن شرکتها بتوانند رقابت خود را توسعه دهند. تاکید وی در این تعریف بیشتر بر روی توانایی جذب جریانها و رویدادها، محیطهای خلاقانه، شرکتهای رقابتی و نیز افزایش استانداردهای زندگی استوار است. وبستر5 و مولر6 (2000)، رقابتپذیری شهری را توانایی یک منطقه شهری برای تولید و ایجاد بازار یک سری از محصولات (کالاها و خدمات) که نمایانگر ارزش عالی (نه لزوما با قیمت پایین) در مقایسه با محصولات دیگر مناطق شهری تعریف میکنند. و نیز رقابت پذیری را در اقتصاد شهری که کالاها و خدمات را برای مردم محلی با ارزش بالا نسبت به قیمت تولید میکند تفسیر میکنند. همچنین رقابتپذیری از اقتصاد مبتنی بر صادرات شهر حمایت میکند و آن را رقابتیتر میسازد به همین جهت بهطور مستقیم باعث افزایش کیفیت زندگی برای مردم و استاندارد زندگی در منطقه شهری میشود (Muller and Webster, 2000: 1). با وجود تعاریف مختلف از رقابتپذیری، میتوان وجوه مشترک این تعاریف استفاده نمود و بر اساس آن رقابتپذیری شهری را تعریف نمود. لذا با توجه به موارد بیان شده و در نظر گرفتن نسبی بودن مفهوم رقابتپذیری، میتوان رقابت پذیری را اینگونه تعریف نمود: « رقابتپذیری شهری توانایی بهرهگیری از جریانها و استعدادها و نیز خلق فعالیتهای با ارزش افزوده بالا بهمنظور ارتقای موقعیت رقابتی در یک منطقه خاص است که ضمن ایجاد رقابت میان دیگر شهرها در جذب سرمایهگذاران و طبقه خلاق در یک منطقه با هدف بهبود استانداردهای زندگی و شرایط زیست از طریق مدیریت عوامل داخلی و خارجی عمل میکند».
با توجه به آنچه گفته شد، رقابت یک شهر به مجموعهای از عوامل بستگی دارد که شامل فرآیند حاکمیت، زیرساختهای اجتماعی و اقتصادی، کیفیت سرمایه انسانی و محیط طبیعی، محیط تجاری و قابلیت موسسات محلی مرتبط است (قورچی و مالکی، 1389: 162). حال به بیان ابزارهای رقابتپذیری شهرها اشاره میگردد که چه بصورت منفرد و چه بصورت تلفیقی منجر به بهبود شاخصهای رقابتپذیری شهری میشود.
بازاریابی شهری برای نخستین بار در سال 1981 در یک پژوهش در شهر اپلدرون مطرح شد. به همین جهت ریشهای هلندی دارد. مفهوم بازاریابی شهری از زمان شهرنشینی گسترده نمود یافته است، پس از سال 1990 این اصطلاح به دلیل افزایش رقابت بین شهرهای مشتاق برای جذب گردشگران، ساکنان، سرمایه گذاران بلقوه، مورد استفاده گسترده قرار میگیرد که همه این موارد بهدنبال شکل گیری یه زندگی بهتر است ((Alexa, 2010: 40. سانچز (1992)، سه هدف کلی مشخص را در ارتباط با سیاستهای اعمال شده برای افزایش رقابت شهرها مورد اشاره قرار میدهد که عبارتاستاز: توسعه درونی محلات شهری، بهبود ارتباطات در سطح منطقهای و ادغام شهر در شبکههای اروپایی و بینالمللی. که این امر در گام اول عمدتا مربوط به زیرساختها میشود در حالی که یکی از ابزارهای دستیابی دیگران به بازاریابی کارآمد شهر است (Asprogerkas, 2006: 16). جان ون در مر7 1992، معتقد است بازاریابی شهری میتواند بهعنوان مجموعهای از فعالیتهایی که جهت تقویت همبستگی بین ویژگیهای شهری و تقاضای آن از ساکنان شرکتهای محلی، گردشگران و بازدیدکنندگان دیگر صورت گیرد. ادبیات بازاریابی بر اهمیت توسعه شهر و ارتقا مداوم عناصر آن تاکید دارد، و نیز افزایش رقابت بهعنوان اثر غیر مستقیم راهبردهای اعمال شده است. بازاریابی شهری در اینجا بایستی بهعنوان یک اصل کلی بر توسعه شهر نگریسته شود، بههمین ترتیب، بر روی مشکلات مربوط به مسکن، اشتغال، ارتباطات، تسهیلات و محیط زیست متمرکز است (Alexa, 2010: 41). شهرها برای اینکه بتوانند در رقابت خود با دیگر شهرها موفق باشند، شش راهبرد عام بازاریابی را باید در نظر بگیرند که شامل: الف. جذب کردن توریست و بازدیدکنندگان تجاری (سرمایه گذاران)، ب. جذب کردن حرفه از مکانهای دیگر، پ- نگهداری حرفههای موجود و توسعه آنها، ت- توسعه و ارتقاء حرفههای کوچک و راه اندازی حرفههای جدید، ث- توسعه صادرات و سرمایه گذاریهای خارجی، ج- گسترش و افزایش جمعیت و تغییر بافت جمعیتی (موحد و دیگران، 1390: 20). با توجه به آنچه گفته شده چنین بازاریابی شهری بهعنوان یکی از ابزارهای شهرها بهمنظور بالا بردن رقابتپذیری شهری از طریق بازاریابی مکان که پیشتر ذکر گردید عمل کرده و با بهرهگیری از راهبردهایی در زمینه توسعه بازاریابی مکان نظیر، جذب انواع رویدادهای خاص منجر به جذب سرمایه گذاران، گردشگران و توسعه کسب و کار برای ساکنان محلی میگردد بههمین منظور بازاریابی شهری فرصتی را برای شهرها بهمنظور بهبود در عرصه رقابتپذیری در شهرها فراهم میآورد.
پس از سال 2000، مفهوم بازاریابی شهری به ایجاد برند برای شهر تغییر یافته است. برند منبعی از ارتباطات احساسی، شناختی و اثر بخشی است که منجر به تجربیات به یادماندنی از یک مکان، یک شهر و یا یک نام نشان تجاری میشود. با ایجاد برند برای شهر، جایگاه شهر بهعنوان محلی برای اقامت، کسب و کار و یا مقصد گردشگری تقویت میشود. ایجاد برند برای یک شهر از بررسی تصویر فعلی شهر، مرحله دوم یا بعدی در فرایند بازاریابی شهری است و یا میتوان گفت هدف نهایی بازاریابی شهر، ایجاد برند یا وجهه برای شهر است (الهی و همکاران، 1393: 36).
شهرهایی که توانستند آوازه و برند ویژهای در عرصه ارتباطات جهانی کسب کنند، با سرعت و سهولت بیشتری نزد افکار عمومی جهانی شناخته میشوند و میتوانند در شبکه گسترده جهانی تاثیرگذاری بیشتری داشته باشند و بهره بیشتری از گردشگری، کسب و کار، سرمایه گذاری، احترام و توجه دنیا را به خود معطوف نمایند (همان، 40). به عبارت دیگر "برندسازی شهری" یک راهبرد جامع و بلند مدت در کنار راهبرد توسعه شهری (CDS9) و راهبرد توسعه اقتصادی شهر (LED) است که خود شامل سلسلهای از راهبردها، فرایندها و فعالیتهای بهم پیوسته و یکپارچه تشکیل گردیده و در نهایت موجب ارتقای اعتبار و خوشنامی شهر در میان سایر شهرها و افزایش توانمندیهای رقابتی و بهبود زندگی شهروندان میشود (مظفری، 1391). بدین ترتیب اینگونه برداشت میشود که برندینگ شهری نیز میتواند بهوسیله نشان گذاری مکان صورت گیرد، برندسازی مکان میتواند با پدید آوردن تجربیات به یاد ماندنی از یک شهر متضمن جذب گردشگران، بازدیدکنندگان، سرمایه گذاران و ساکنان محلی به بخش خاص مورد برنامهریزی گردد بههمین منظور فرصتهایی را بهمنظور ایجاد رقابت میان شهرها فراهم سازد.
بر اساس تعریف سازمان جهانی توریسم، گردشگری یا معادل دقیق و درست لاتین آن توریسم10، به کلیه فعالیتهای افرادی اطلاق میشود که به مکانهایی خارج از محیط عادی خود بهمنظور گذراندن ایام فراغت، انجام کار و سایر هدفها، برای مدت کمتر از یک سال میروند (فرجیراد و آقاجانی، 1388: 62). گردشگری، به تمام بخشهای اقتصادی یک کشور مربوط شده و اثرات اقتصادی خود را بر همه این حوزهها بر جای میگذارد. منظور از اثرات اقتصادی گردشگری، کلیه آثاری است که بر پیکره اقتصادی تاثیر میگذارد. گردشگری، از طریق تاثیر بر مولفههای عمده اقتصادی مانند درآمد، اشتغال، سطح قیمتها، عرضه و تقاضا، ترازهای مالی و مالیاتی جامعه را، تحت تاثیر قرار میدهد. در این راستا «گردشگری» بزرگترین تولید کننده تولید ناخالص داخلی و اشتغال بوده و باعث رونق بسیاری از کشورها و مناطق میباشد (نوربخش و اکبرپور، 1389). امروزه گردشگری داخلی بهعنوان یک تجارت بینالمللی مطرح شده و به یکی از مهمترین معیارهای تجارت جهانی تبدیل شده است. در سطح جهانی نیز، بهعنوان یک دسته از صادرات، گردشگری بهعنوان رتبه چهارم پس از سوخت، مواد شیمیایی و مواد غذایی میباشد. بههمین دلیل برای بسیاری از کشورهای در حال توسعه این صنعت یکی از منابع اصلی جذب درآمد ارز خارجی و گروه اول صادرات محسوب شده و نیز موجب ایجاد اشتغال و فرصتهای لازم برای توسعه را فراهم میسازد (Global Report on City Tourism, 2012: 9). گردشگری الگوهای جدید و تغییراتی را برای چشماندازهای شهری به ارمغان میآورد، مانند جهانی شدن، پدیدهای که نه تنها در شهرهای بزرگ بلکه در شهرهای کوچک و متوسط نیز تاثیرگذار است (Ibid, 10). اصطلاح " گردشگری شهری" فعالیت گردشگری را که در مناطق کلانشهری رخ میدهد را توصیف میکند و شامل تعاملات میان بازدیدکنندگان و محیطهای شهری میشود که با تراکم جمعیت در آن شناخته میشود. به عقیده لاو11، عبارت گردشگری شهری به سادگی مفهوم گردشگری را در نواحی شهری بیان میکند. تمام گونههای شهری، بهعنوان مقاصد گردشگری عمل میکنند و دارای پتانسیل جذب گردشگران بومی و بینالمللی هستند. بر همین اساس، گردشگری در چنین محیطهایی (محیط شهری) یک پدیده متفاوت و منحصر به فرد است. ابتدا اینکه، نواحی شهری، در طبیعت ناهمگن هستند چراکه از طریق ویژگیهایی همچون: اندازه، مکان، عملکرد و عمر از هم متمایز شدهاند. دوم اینکه، آنها پدیده چند عملکردی هستند چرا که امکانات گوناگونی را ارائه میکنند و سوم اینکه این امکانات توسط طیف وسیعی از استفاده کنندگان یعنی گردشگران و ساکنین به مصرف میرسند (نوریان و فلاح زاده، 1394: 11). بهطور کلی میتوان گردشگری شهری را کنش متقابل گردشگران میزبان و بازدید از جاذبهها و تسهیلات و خدمات مربوط به گردشگری با انگیزههای متفاوت گردشگر دانست که در بافتهای تاریخی، این انگیزه بهسوی کشف و شناسایی میراثهای تاریخی و شیوه زندگی پیشینیان سوق مییابد. مهمترین راهبردهای ارتقای جذابیت گردشگری فرهنگی در بافتهای تاریخی را میتوان بهصورت زیر خلاصه نمود: احیای ارزشهای فرهنگی، تاریخ و شیوه زندگی پیشینیان، رویدادها و خاطرات جمعی؛ ایجاد پیوند بین جاذبههای فرهنگی از طریق ایجاد گرهها و شبکههای گردشگری در شهر؛ احیا و گسترش محورهای فرهنگی و تاریخی و پهنههای گردشگری با در نظر گرفتن موقعیت قرار گیری جاذبهها (امین زاده و دادرس، 1391: 102). در مجموع چنین برداشت میشود که گردشگری شهری بهعنوان یکی از ابزارهای اصلی رقابتپذیری شهرها مطرح باشد ابزاری که در بافتها و هستههای تاریخی شهرها نمود بیشتری یافته و همواره میزبان بازدیدکنندگان و سرمایه گذاران در این بخش از شهرها است. بههمین منظور گردشگری شهری در بافتهای تاریخی به شکل گردشگری فرهنگی عمل کرده و همواره فرصتهایی را بهمنظور ارتقای رقابتپذیری شهری به وسیله توسعه اشتغال، کسب و کار در نهایت به وجود آوردن بستر صادرات نامرئی برای شهرها را فراهم میسازد.
واژه کارآفرینی، مترادف کلمه فرانسوی (اینترپراندر13) است که به معنی متعهد شده میباشد.کارآفرینی؛ شامل ایجاد، بازآفرینی و نوآوری سازمانی است که درون و بیرون یک سازمان اتفاق میافتد. همچنین آنها کارآفرین را افراد یا گروههایی میدانند که مستقل عمل کرده یا در بخشی از یک شرکت، سازمانی جدید ایجاد میکنند یا تجدید یا نوآوری را درون سازمان موجود تحریک میکنند (بابایی و دیگران، 1395: 88). جونز (2007)، بیان میکند که کارآفرینی شهری نیز همانند واژه کارآفرینی، تعریف واحدی ندارد و در برخی موارد، کارآفرینی شهری تبدیل به تعبیری از کارآفرینی شده و در مواردی دیگر نیز آن را به کسب و کارهای کوچک ارجاع میدهند که در مناطق دارای رکود اقتصادی، عملیاتی شده یا به ارائه خدمات میپردازند (همان ، 89). تغییر جهت در برنامهریزیها و سیاستگذاریهای شهری از ارائه خدمات عمومی به ارتقاء شرکتهای خصوصی موجب شد تغییر و تحول عمیق در سیاست گذاریها شهری حاصل شود و از این نگاه بهعنوان یک گذار « از مدیریتگرایی به کارآفرینی» یاد میشود. پذیرش چنین نگرشی از برنامهریزان در سیاستهای شهری موجب رشد شتابان این نوع تفکر بهمنظور بهبود رقابت میان شهرها در اقتصاد غیر قابل پیشبینی جهانی گردید و نیز پیگیری مستمر راهبردهای بدین شکل برای ایجاد مزایای رقابتی نسبت رقبای خود است. چنین نگرشی در برنامهریزی و سیاستگذاری شهری معمولا بهعنوان کارآفرینی شهری از آن یاد میشود. این امر اقدامات مثبت و راهبردهایی را بر اساس رویکرد فعال نه صرفا روشی برای حل یک مشکل، همراه با در نظر داشتن ساختارهای نهادی جدید مدیریت شهری پیشبینی میکند (OECD, 2007: 19). با توجه به آنچه گفته شد کارآفرینی شهری بهدنبال بهرهگیری ظرفیتهای اقتصاد محلی از طریق سرمایهگذاری بر روی افراد خلاق بهعنوان عناصر لازم تحقق کارآفرینی شهری و همچنین محیط شهری بهعنوان بسترساز کارآفرینی شهری توانایی تحقق این امر را میسر میسازد. کارآفرینی شهری با پیاده سازی ایدهها و طرحهای خلاقانه توانایی بروز در مراکز قدیمی شهرها به شکل خاصتری را داراستبههمین منظور کارآفرینی شهری بهعنوان ابزاری در دست شهرها بهسوی توسعه پایدار شهری گام برداشته و ضمن افزایش ثروت برای شهرها منجر به ارتقای رقابتپذیری شهری میگردد.
عوامل موثر بر رقابت پذیری شهری
اگر فرایند شکلگیری شهرهای رقابتپذیر را مهم بپنداریم مسئله مهمتر تعریف درست عوامل با عناصر ساختاری آنها است که چگونه بر شکلگیری نتایج فعالیتهای شهری تاثیر گذار است. همانطور که بیگ14 (1999)، اشاره میکند که درک عوامل موثر بر بهبود رقابتپذیری شهرها در بازارهای ملی و بینالمللی کمک شایانی به شناسایی موقعیت فعلی خود بهمنظور پیش بینی چشم اندازهای ممکن برای سیاست گذاری توسعه شهری هدفمند است (Sinkiene, 2009: 5).
شکل1: فرایند کلی شکلگیری شهریهای رقابتپذیر (نگارندگان)
کمیسیون اروپا 2000، بیان میکند که شناسایی عوامل موثر بر محیط داخلی و خارجی شهر، که بیشترین تاثیر را بر رقابتپذیری شهرها را دارند، از شناسایی عوامل خارجی آن آغاز میشود. تاکید بر اهمیت عوامل خارجی برای شهرها و نتایج آن بسیار مهم است. سیاستهای ملی و بینالمللی مانند ساختار اقتصادی ملی، سطح نوآوری، سیاست مالیاتی ملی، توسعه منابع انسانی، تعرفهها، طرحهای اقتصاد کلان و صنعتی و دیگر شرایط سیاست عمومی، سطح دسترسی، مهارتهای نیروی کار، و غیره...، بصورت مستقیم بر نتایج یک شهر تاثیر گذار خواهد بود (Webster and Muller, 2000). شناسایی مهمترین عوامل محیط خارجی شهر بر اساس تجزیه و تحلیل پست15 با یک جنبه بیشتر تکمیل شده است و شاهد نقش قابل تاملتر جنبه زیست محیطی در رقابتپذیری شهرها میباشیم. شرح دقیق پنج عامل خارجی (اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی، فنی، سیاسی قانونی، زیست محیطی) و عناصر تشکیل دهنده آن است. عوامل داخلی محیط شهری بیشترین تاثیر را برای نتایج فعالیت شهری دارا میباشد، بنابراین رقابت آن بر اساس تجزیه تحلیل مفصلی از نظریهها و دیدگاه دانشمندان بینالمللی در ارتباط با مسائل رقابتپذیری شهری صورت میگیرد. بهعنوان مجموعهای از عوامل داخلی و همچنین طبقهبندی آنها به طور قابل توجهی تفاوتهای در ادبیات علمی به چشم میخورد. تجزیه تحلیلهای صورت گرفته از سوی دیدگاه نویسندگان مختلف در نهایت معرف پنج گروه میشود که عبارت است از: 1- دیدگاه عوامل ورودی و خروجی، 2- دیدگاه عوامل کنترل و غیر قابل کنترل، 3- دیدگاه عوامل اقتصادی و راهبردی، 4- دیدگاه عوامل ساختاری پویا و 5- دیدگاه عوامل داخلی (Sinkiene, 2009: 5). مارتین16 و سیمیه17 (2008)، نیز ساختارهای اجتماعی- فرهنگی را عاملی برای بهبود رشد اقتصادی یا مانع آن تعریف میکند؛ مناطق و شهرها موفق مدعی هستند که بخشی از عملکرد اقتصادی برترشان را به سویی میبرند که دارای سازوکارهای اجتماعی، فرهنگی و سازمانی مناسب است و این امر فعالانه باعث تشویق به تغییر و نوآوری و خلاقیت میگردد. تفکر در مورد رقابتپذیری شهری در شرایط فرهنگی مرتبط با اهمیتی است که بهطور فزایندهای به کیفیت زندگی داده میشود، عوامل نظیر جذب نیروی کار تحصیل کرده، کارآفرینان و شرکتهای نوآورانه به شهرها نقش کلیدی ایفا میکنند. بر اساس تحلیل دیدگاه نویسندگان مختلف عواملی داخلی (همچنین ساختار و مفهوم) که بر رقابتپذیری شهر تاثیر گذار است، چهار دسته اصلی است که عبارت است از، عوامل انسانی، عوامل سازمانی، عوامل فیزیکی، عوامل اقتصادی، همانطورکه مولر و وبستر برای مدل رقابتپذیری شهری در واشنگتن از این چهار معیار استفاده نمودند.
جدول 1: عوامل موثر بر رقابتپذیری شهری
عناصر کلیدی | عوامل | عناصر کلیدی | عوامل |
موقیعت و قابلیت دسترسی شهر زیرساختهای شهر منابع طبیعی شهر | عوامل فیزیکی | امکانات آموزش و پرورش وضعیت جمعیتی محلی رهبران محلی نوآوری، خلاقیت، استعداد مردم محلی تعامل، فرهنگ، سنتهای مردم محلی | عوامل انسانی |
ساختار اقتصادی فعالیتهای با ارزش افزوده بالا سیستم مالیات محلی دسترسی به سرمایه درشهر موسسات محلی پژوهشهای علمی و توسعه تجربی خوشه های صنعتی شهر | عوامل اقتصادی | ثر بخشی دولت محلی شبکههای نهادی امکانات و تسهیلات شهر راهبرد توسعه شهر | عوامل سازمانی |
حال به دنبال آنچه گفته شد، مدل پیشنهادی رقابتپذیری شهر نشان میدهد که شهر بهعنوان یک سیستم باز در حال حاضر با توجه به مشخصات شهر و محصولات آن قابل بررسی است. همه عوامل در یک سیستم یکپارچه و دینامیک قرار میگیرند، جایی که هر عامل باعث تقویت عامل دیگر میشود. هنگامی که مهمترین عوامل بهبود رقابت شهر تشخیص داده شد، تلاش برای تفکیک عواملی که تاثیرگذار بر رقابت شهر هستند غیر ممکن بوده و دارای مفهوم بسیار محدود است (Sinkiene, 2009: 7).
شکل 2: مدل رقابتپذیری شهری
محدوده مورد مطالعه
مطالعات طرح جامع و تفصیلی شهر بیانگر آن است که شهر از لحاظ کالبدی به سه گونه بافت درونی (بافت قدیم و تاریخی)، بیرونی و میانی تقسیم میگردد. بافت قدیم شهر آمل شامل 13 محله قدیمی بوده و استخوانبندی شهر به پیوند میان مراکز محلات و مرکز شهر از طریق گذرگاهها و بازار استوار است. محلات بافت قدیم آمل عبارتنداز: سبزه میدان، اسکی محله، گل باغ محله، اسپه کلا، پایین بازار محله، کاسنی محله، چاکسر محله، شاهندشت محله، مشایی محله، کاردگر محله، نیاکی محله، گرجی محله و قادی محله (مهندسین مشاور پژوهش و عمران، 1383). هر یک از محلات دارای عناصر شاخصی هستند که توانایی آن را دارند بهعنوان ظرفیتهایی بهمنظور ارتقای اقتصاد محلی مطرح گردند. نقشه (3-1)، محدوده بافت قدیم آمل را در سطح شهر نشان میدهد.
شکل 3: محدوده بافت قدیم شهر آمل (تنظیم: نگارندگان)
مطالعات طرح جامع و تفصیلی شهر بیانگر آن است که شهر از لحاظ کالبدی به سه گونه بافت درونی (بافت قدیم و تاریخی)، بیرونی و میانی تقسیم میگردد. بافت قدیم شهر آمل شامل 13 محله قدیمی بوده و استخوانبندی شهر به پیوند میان مراکز محلات و مرکز شهر از طریق گذرگاهها و بازار استوار است. محلات بافت قدیم آمل عبارتنداز: سبزه میدان، اسکی محله، گل باغ محله، اسپه کلا، پایین بازار محله، کاسنی محله، چاکسر محله، شاهندشت محله، مشایی محله، کاردگر محله، نیاکی محله، گرجی محله و قادی محله. نقشه (3-1)، محدوده بافت قدیم آمل را در سطح شهر نشان میدهد.
شکل 4: نحوه محلهبندی بافت قدیم (تنظیم: نگارندهگان)
یافته های تحقیق
بررسی بسترهای رقابتپذیری شهری در بافت تاریخی شهر آمل
بهمنظور درک بهتر فرایند انجام پژوهش حاضر و نحوه ارتباط بخشهای مختلف پژوهش سعی شده است در قالب مدل مفهومی پژوهش (شکل5) چگونگی ارتباط ابزارهای رقابتپذیری شهری با عوامل و عناصر کلیدی رقابتپذیری شهری مشخص گردد. مدل مفهومی پژوهش حاضر بهمنظور پیبردن به راهکارهای ارتقای رقابتپذیری شهری، ابتدا به شناسایی پیش نیازهای تحقق رقابتپذیری شهرها در بافت قدیم شهر آمل پرداخته سپس عوامل موثر بر رقابتپذیری شهری به همراه عناصر کلیدی تحقق آن مورد بررسی قرار گرفته و در نهایت ابزارهای رقابتپذیری شهرها بهعنوان راهکاری بهمنظور ارتقای رقابتپذیری شهری تبیین شده است.