مرکز منطقه ای اطلاع رسانی علوم و فناوریپژوهشنامه جغرافیا و نظام های فضایی1212021103Analyzing the quality of urban life from the perspective of complexity Case study: District 2, District 13 of Tehran Municipality))تحلیل و بررسی کیفیت زندگی شهری از نگاه پیچیدگی(مطالعه موردی : ناحیه 2 منطقه 13شهرداری تهران)115faکرامت الهزیاری دانشگاه تهرانحسینحاتمی نژاددانشگاه تهرانحسینبهبودی مقدم202146Quality of urban life is a multidimensional concept and includes various social, economic, political and physical dimensions. This diversity in dimensions causes quality of life planning to be influenced by different actors and factors and crystallized with complex features such as Uncertainty, nonlinear growth and unpredictable capability. Accordingly, the purpose of this study is to investigate the quality of urban life in District 2 of the Municipality of District 13 of Tehran and analyze the factors affecting it in terms of complexity. The method of data collection was based on questionnaires and interviews. Hierarchy and Expert Choice software and Mactor method are used. The statistical sample of the study includes 280 residents and 50 municipal experts in the 13th and 2nd districts. In the study of quality of life based on the results of AHP technique, it was found that in terms of quality of physical-spatial (objective) dimensions, environmental, socio-cultural and economic, Niroo havayi neighborhood and in terms of quality of physical-spatial (mental) dimensions of Piroozi neighborhood, They are considered the most desirable neighborhoods. However, in examining the factors affecting the quality of life, it was found that a variety of actors are involved in policies affecting the quality of urban life in Tehran and show different positions of convergence, divergence and competition towards quality of life policies. Such diversity in actors and convergence, divergence and competition in their stance on policies, indicate the diversity of elements of intervention in urban planning, especially quality of life. That is, the era of the idea of the city as a machine with executive tools such as comprehensive and detailed plans and static models is over, and evokes a new concept called the city as a complex system. کیفیت زندگی شهری مفهومی چند بعدی است و ابعاد مختلف اجتماعی،اقتصادی،سیاسی وکالبدی را در بر می گیرد.این تنوع در ابعاد، سبب می شود تا برنامه ریزی کیفیت زندگی تحت تاثیر بازیگران و عوامل مختلف قرار بگیرد و با ویژگی های پیچیدگی چون عدم قطعیت،رشد غیر خطی و قابلیت غیر قابل پیش بینی متبلور شود. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر، بررسی چگونگی کیفیت زندگی شهری در ناحیه ۲ شهرداری منطقه 13 تهران و تحلیل عوامل موثر بر آن از نگاه پیچیدگی است.شیوه جمعآوری اطلاعات مبتنی بر پرسشنامه و مصاحبه بوده است و برای تحلیل داده ها از فرایند تحلیل سلسله مراتبی و نرمافزار Expert Choice و روش مکتور (Mactor) استفاده شده است.نمونه آماری پژوهش شامل ۲۸۰ نفر از ساکنین و ۵۰ نفر از کارشناسان شهرداری منطقه ۱۳ و ناحیه ۲ آن است.در بررسی چگونگی کیفیت زندگی بر اساس نتایج تکنیک AHP مشخص شد که از نظر کیفیت ابعاد کالبدی- فضایی (عینی )، زیست محیطی، اجتماعی- فرهنگی و اقتصادی، محله نیرو هوایی و از نظر کیفیت ابعاد کالبدی- فضایی(ذهنی) محله پیروزی،مطلوب ترین محلات به حساب می آیند.اما در بررسی عوامل موثر بر کیفیت زندگی مشخص شد که تنوعی از بازیگران در سیاستهای تاثیرگذار بر کیفیت زندگی شهری تهران نقش دارند و مواضع متفاوتی از همگرایی،واگرایی و رقابت نسبت به سیاستهای کیفیت زندگی از خود نشان می دهند. چنین تنوعی در بازیگران و همگرایی،واگرایی و رقابت در موضع گیری آنها در قبال سیاستها، حکایت از تنوع و گوناگونی عناصر مداخله در برنامه ریزی شهری به ویژه کیفیت زندگی دارد.یعنی دوران انگاره شهر به عنوان ماشین با ابزار اجرایی مانند طرح های جامع و تفصیلی و مدلهای ایستا به پایان رسیده است و انگاره ای جدید به نام شهر به عنوان یک سیستم پیچیده را تداعی می کند.http://jgss.ir/ar/Article/Download/15909مرکز منطقه ای اطلاع رسانی علوم و فناوریپژوهشنامه جغرافیا و نظام های فضایی1212021103Analysis of spatio-temporal pattern of cereals production in Iranتحلیل الگوی فضایی _ زمانی تولید غلات در ایران1632faحسنعلیفرجی سبکباردانشگاه تهرانمحمد رضارضوانیدانشگاه تهران فاطمه جمشیدیدانشگاه تهران بهمن طهماسیدانشگاه تهران2021419Spatio-temporal analysis, production, cereals, Iranکشاورزی با توجه به نقش مهمی که در تامین مواد غذایی، مقابله با چالشهایی همچون افزایش گرسنگی در سطح جهان و تهیه مواد مورد نیاز صنایع جایگاه ویژهای در برنامهریزیهای حکومتها مختلف دنیا به خود اختصاص داده است. در ایران نیز توجه به امنیت غذایی و تولیدات بخش کشاورزی همواره یکی از اهداف عمده برنامههای توسعه روستایی و کشاورزی بوده است. برای تحقق امنیت غذایی علاوه بر توجه به منابع تولید غذا توجه به توزیع فضایی تولید مواد غذایی نیز ضروری است. گروه غلات یکی از زیر بخشهای کشاورزی است که بخش عمده نیازهای غذایی جوامع را تامین میکند. در همین زمینه، باتوجه به نقش موثر غلات آن در تامین امنیت غذایی کشور، در پژوهش حاضر به تحلیل روندها و تغییرات فضایی و زمانی تولید غلات(گندم و جو) طی یک دوره 35 ساله از 1362 تا 1397 پرداخته شده است. در این مطالعه روش پژوهش به صورت توصیفی تحلیلی است. گردآوری اطلاعات با روش کتابخانهای و دادههای رسمی جهاد کشاورزی و مرکز آمار ایران صورت گرفته است. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از تکنیکهای آمار فضایی در محیط نرمافزار Arc Map انجام شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان میدهد در سطح ملی روند کلی تولید گندم و جو با افزایش همراه بوده است. نتایج پژوهش در سطح استانها نشان میدهد الگوی فضایی تمرکز تولید گندم از شرق و مناطق داخلی کشور به غرب کشور تغییر پیدا کرده است. و الگوی فضایی جو نشان دهنده کاهش تعداد استانهای با تولید بالا و افزایش تعداد استانهای با تولید کم است. همچنین نتایج تحلیل فضایی در سطح شهرستانهای کشور نشان میدهد محل تمرکز تولید گندم در مناطقی از غرب، جنوب غرب و شمال شرق کشور شناسایی شده است و محل تمرکز تولید جو در یک منطقه از غرب تا مناطق داخلی و یک منطقه در شرق کشور شناسایی شده است. http://jgss.ir/ar/Article/Download/15989مرکز منطقه ای اطلاع رسانی علوم و فناوریپژوهشنامه جغرافیا و نظام های فضایی1212021103Analysis of the monthly spatial structure of OLR in IRANبررسی ساختار فضایی ماهانه تابش موج بلند خروجی زمین (OLR) در ایران3753faتیمورجعفریدانشگاه تهرانسید محمودحسینی صدیقدانشگاه زنجان202141The purpose of this study is to analysis monthly OLR of the Iranian surface. For this purpose, the ground OLR data was extracted and analyzed from the ncep/ncar database during the statistical period of 1354-1398. In order to extract the have been used in the Gards software and GIS. Findings showed that by examining the spatial index of Gi statistic, the hot spots of Iran's OLR are 99% and 95% in August, July, June, September and October. Hot spots correspond to areas of the tropics and to latitudes below 30 degrees north; Also, the maximum cold spots are at the level of 99%, 95% in February, December, January, March, April, and the maximum cold spots OLR from the northeast to the northwest. It includes the northeastern, northern and northwestern regions of the country, as well as the northern highlands of the Zagros Mountains.هدف از این مطالعه بررسی و پهنه بندی ماهانه تابش موج بلند خروجی سطح زمین ایران می باشد. بدین منظور داده های تابش موج بلند خروجی زمین (OLR) طی دوره آماری 1398-1354 از پایگاه داده ncep/ncar استخراج و مورد تجزیه تحلیل قرار گرفت. محاسبات مدل بر اساس میانگین دوره و تفکیک مکانی (°5/2*°5/2) درجه انجام شد. جهت استخراج موج بلند زمین ایران از امکانات برنامه نویسی در محیط نرم افزار گردس و برای بررسی و پهنه بندی از نرم افزار GIS بهره گرفته شده است. یافته ها نشان داد با بررسی شاخص فضایی آماره Gi بیشنه لکه های داغ تابش موج بلند خروجی ماهانه ایران در سطح 99%، 95% درصد در ماه مرداد، تیر، خرداد، شهریور و مهرماه می باشد. لکه های داغ مطابق با مناطق کمربند گرمسیری و در عرضهای جغرافیایی پایین تر از 30 درجه شمالی است؛ و همچنین بیشینه لکه-های سرد در سطح 99%، 95% درصد در ماه بهمن، آذر، دی، اسفند، فروردین می باشد و بیشینه لکه های سرد تابش موج بلند خروجی زمین به صورت کمربندی از شمال شرق به سوی شمال غرب کشیده می شود و شامل نواحی شمال شرق، شمال و شمال غرب کشور و همچنین نواحی ارتفاعات شمالی کوه های زاگرس کشور را شامل می شود.http://jgss.ir/ar/Article/Download/15885مرکز منطقه ای اطلاع رسانی علوم و فناوریپژوهشنامه جغرافیا و نظام های فضایی1212021103Hydro politic of Helmand River and its spatial reflections in relations between Iran and Afghanistanهیدروپلیتیک هیرمند و بازتاب های فضایی آن در روابط ایران و افغانستان5473faمهدیکریمیپژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگیهادی سیفی فرزاددانشگاه تربیت مدرسقاسم اصولی اودلوموسسه آموزش عالی بیمه اكو، دانشگاه علامه طباطباییمجتبیشعیبیدانشگاه تربیت مدرس202157Water is the origin of life on earth and there is no replacement for it. Unfortunately, transfer and desalination of seawater have a lot of costs. By increase in demands for water resource, and by contamination of surface and underground water, it is considered as important factor in political relations between countries. This may lead to many conflict and dispute over water resource. Inconsistency between Political and natural boundaries caused that more than 40 percent of the world population living in areas that watershed areas are common with other countries. Since the water consumption in upstream of rivers has an increasing trend, subsequently, hydro politic conflicts between societies that living in the upstream and downstream of water resource is increasing, as well as. The Helmand river is a good example for above-mentioned problem. The mean annual Helmand river discharge decreased significantly due to drought events and dam construction in Afghanistan. These factors, result in many Economic, political, social effects. This study aims to investigate the consequences of conflicts over water in Sistan region and spatial reflections of this conflict using descriptive-analytical approach. The results showed that the hydro politic confliction of Helmand river have an important reflection in water crisis in Sistan region and have an important effect in political relations between Iran and Afghanistan. In addition, in inside of Iran have a spatial reflects in economic, social and political dimensions.آب منشا حیات بر روی کره زمین است که امکان یافتن جایگزینی آن وجود ندارد، همینطور انتقال و شیرین کردن آب هزینه های زیاد دارد. با افزایش تقاضا برای منابع آب و آلوده شدن آب های سطحی و زیرزمینی در بسیاری از مناطق جهان، آب تبدیل به عاملی برجسته در روابط سیاسی بین کشورها شده و احتمال وقوع منازعه و درگیری بر سر آن تشدید می گردد، به گونه ای که روابط دو کشور را در زمینه های مختلف متاثر می کند. عدم تطابق مرزهای سیاسی با مرزهای طبیعی و حوضه های آبریز رودخانه ها موجب شده است که امروزه بیش از 40 درصد از جمعیت جهان در مناطقی زندگی کنند که حوضه های آبریز آن ها بین دو یا چند کشور مشترک است. با توجه به روند افزایشی مصرف آب در بخش های فرادست رودخانه ها و منابع آبی، مشاجرات هیدروپلیتیک میان جوامع و ملت های ساکن در فرادست و فرودست نیز در حال افزایش است. رودخانه هیرمند علاوه بر کاهش بارندگی و خشکسالی، بوسیله ی سدهای احداث شده، آب ورودی به کشور ایران به شدت کاهش پیدا کرده است؛ و اثرات اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و سیاسی(درسطح داخلی و بین المللی) بر جای گذاشته است. این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی در پی بررسی تبعات مناقشه بر سر آب در منطقه سیستان و بازتاب های فضایی این مناقشات می باشد. یافته های پژوهش نشان می دهد که مهمترین بازتاب های هیدروپلیتیک هیرمند، در بحران آب در منطقه سیستان و متاثر ساختن روابط دو کشور ایران و افغانستان انعکاس دارد همینطور در داخل کشور ایران بازتاب های فضایی در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، سیاسی داشته است.http://jgss.ir/ar/Article/Download/16071مرکز منطقه ای اطلاع رسانی علوم و فناوریپژوهشنامه جغرافیا و نظام های فضایی1212021103The role of the physical structure of contemporary mosques in promoting social capital Case study: Vali-e-Asr Mosque in Tehranنقش ساختار کالبدی مساجد معاصر در ارتقای سرمایه اجتماعی مطالعه موردی : مسجد جامع ولی عصر شهر تهران 7489fa احسان قربانیدانشگاه ازاد اسلامی واحد اراکمحمودتیموری دانشگاه پاریس ۱ – پانتئون سوربن202157Social capital is formed and built in the heart of social relations, the sacred institution of the mosque plays an effective role in cohesion and solidarity between people, which is effective in the formation of commitment and cooperation between the people present in the mosque. The present article aims to identify the effect of indicators of social capital promotion on the physical structure of contemporary mosques. Case study: Vali-Asr Mosque is on the agenda. This research is descriptive-analytical in terms of applied purpose and method. In this process, in accordance with the data required for the research, the library method and reference sources were used. The data collection tool was a general questionnaire among 375 people and the specialized questionnaire and Likert scale had five options. The first category includes specialists and city managers who are randomly selected by 50 people. The results obtained from the Demtel technique, such as the sense of belonging to the mosque, (15.17) commitment to voluntary organizations, (14.94) participation in religious affairs and celebrations, (14.58), the presence of collective spaces in the mosque, (14.58), are in the first to third places. And the factors that are positive indicate how effective they are. Among these, indicators such as the perception of common values, proper access to mosque facilities and facilities, the existence of collective spaces in the mosque, a sense of belonging to the mosque, the existence of leisure in the mosque, participation in religious affairs and celebrations are in the first place.سرمایهی اجتماعی در بطن روابط اجتماعی شکل مییابد و ساخته میشود ، نهاد ِ مقدس مسجد نقش مؤثری را در انسجام و همبستگی بین افراد بازی میکند که در شکلگیری تعهد و تعاون بین افراد حاضر در مسجد اثرگذار است. مقالهی حاضر باهدف شناسایی اثرگذاری شاخصهای ارتقای سرمایه اجتماعی بر ساختار کالبدی مساجد معاصر مطالعه موردی : مسجد ولیعصر در دستور کار قرارگرفته است. این پژوهش ازلحاظ هدف کاربردی و روش آن، توصیفی-تحلیلی است. در این فرایند، متناسب با دادههای موردنیاز پژوهش، از روش کتابخانهای و منابع مرجع استفاده شد. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه عمومی از بین 375 نفر مورد پرسش قرار گرفت و پرسشنامه تخصصی و طیف لیکرت پنج گزینهای(خیلی کم تا خیلی زیاد) بود. دسته اول شامل متخصصان و مدیران شهری است که به تعداد 50 نفر بهصورت تصادفی ساده انتخابشدهاند. نتایج بهدستآمده از تکنیک دیمتل شاخصهای مانند حس تعلق به مسجد،(15.17) تعهد به سازمانهای داوطلبانه،(14.94) مشارکت در امور مذهبی و جشنها،(14.58)، وجود فضاهای دستهجمعی در مسجد،(14.58) ، در جایگاههای اول تا سوم واقعشدهاند و عاملهایی که مثبت هستند بیانگر میزان اثرگذاری آنها است. دراینبین، شاخصهایی مانند تصور از ارزشهای مشترک ،دسترسی مناسب به امکانات و تسهیلات مسجد، وجود فضاهای دستهجمعی در مسجد، حس تعلق به مسجد، وجود مکان فراغت در مسجد، مشارکت در امور مذهبی و جشنها در جایگاههای نخست واقعشدهاند.http://jgss.ir/ar/Article/Download/16069مرکز منطقه ای اطلاع رسانی علوم و فناوریپژوهشنامه جغرافیا و نظام های فضایی1212021103Spatial study and analysis of digital divide and levels of development (Case study: Khuzestan province)بررسی و تحلیل فضایی شکاف دیجیتال و سطوح توسعه¬یافتگی (مطالعه موردی: استان خوزستان)7591faسعیدامان پورشهید چمران اهواز سارا آموزگارپیام نور مرکز اهوازمسلمعارفیدانشگاه خوارزمی2021210Today, ICT is considered as one of the most important indicators of development and plays a key role in the transformation of societies. Therefore, spatial analysis of this index is one of the basic necessities to understand the geographical changes of societies that must be carefully examined. The purpose of this article, which is applied in terms of research, is to investigate the use of ICT indicators in the cities of Khuzestan province according to the extent to which they have development indicators. The technique of collecting statistics and information in this article is using documentary and library methods and studying the official publications of the country. The statistical population of the study is 24 cities of Khuzestan province and the indicators studied in this research are 18 information technology indicators and also 31 indicators to determine the levels of their development. In this study, due to development inequalities between the cities of the province, first the cities were divided into three groups based on the indicators of development: privileged, semi-privileged and deprived. To determine the amount of digital divide between cities in each group based on the degree of ICT indicators, the PROMTEHEE technique was used. The AHP method was used to weight the indicators used in the grading. The research results show that Ahvaz and Haftkol counties have the highest and lowest levels of development indicators, respectively, and Izeh, Shadegan and Indika counties have the highest counties and Abadan, Ramhormoz and Bavi counties are the most deprived in terms of ICT indicators among other counties.امروزه ICT بعنوان یکی از مهمترین شاخص های توسعه یافتگی در نظر گرفته می شود و نقش اساسی در تحولات جوامع ایفا می کند. لذا تحلیل فضایی این شاخص برای درک تحولات جغرافیایی جوامع از ضروریات اساسی می باشد که باید به دقت بررسی گردد. هدف این مقاله که از لحاظ پژوهشی کاربردیست، بررسی میزان بکارگیری شاخصهای ICT در سطح شهرستانهای استان خوزستان با توجه به میزان برخورداریشان از شاخصهای توسعهیافتگی میباشد. تکنیک گردآوری آمار و اطلاعات در این مقاله استفاده از روشهای اسنادی و کتابخانهای و مطالعۀ نشریات رسمی کشور است. جامعۀ آماری تحقیق، 24 شهرستان استان خوزستان و شاخصهای مورد بررسی در این تحقیق 18 شاخص فناوری اطلاعات و همچنین 31 شاخص برای بررسی تعیین سطوح توسعهیافتگی آنها میباشد. در این تحقیق به دلیل نابرابریهای توسعه در بین شهرستان های استان، ابتدا شهرستانها براساس شاخصهای توسعهیافتگی، به سه گروه برخوردار، نیمه برخوردار و محروم تقسیم شدند. برای تعیین میزان شکاف دیجیتال بین شهرستانها در هر گروه بر اساس میزان برخورداری از شاخصهای ICT از تکنیک PROMTEHEE، استفاده شده و هرگروه خود به سه بخش برخوردار، نیمه برخوردار، و محروم تقسیم شده است. برای وزندهی شاخصهای مورد استفاده در سطحبندی از روش AHP استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد که شهرستانهای اهواز و هفتکل، به ترتیب دارای بالاترین و پایینترین سطوح برخورداری از شاخصهای توسعهیافتگی و شهرستانهای ایذه، شادگان و اندیکا برخوردارترین شهرستانها و آبادان، رامهرمز و باوی محرومترینها از لحاظ شاخصهای ICT دربین سایر شهرستانها هستند.http://jgss.ir/ar/Article/Download/14778